امدنت را يادم نيست.
بيصدا امدي بي انکه من بدانم
بي اجازه ماندي بي انکه من بخواهم
اما اکنون ذره ذره ي وجودم ماندنت را تمنا ميکند
مهمان نا خوانده ي قلبم بمان که ماندنت را سخت دوست دارم
بمان براي باور من که لحظه لحظه ي زندگي خويش را با تو پيوند زده ام
بمان که سخت دوستت دارم
نظرات شما عزیزان:
سوگل 
ساعت17:56---12 فروردين 1392
پاسخ:hamin tore age khianatiii dar kar nabashe
برچسبها: